مسأله؛ مسأله این است! (به بهانه پیام حضرت آقا به کنگره 7000 زن شهید با کمی تاخیر!)
بحث در اینجاست که چقدر ملتفت مسائل حقیقی درباب موضوع زن و خانواده هستیم؟ (ادامه مطلب را بخوانید)
عکس تزئینی است!
ورود ما به موضوع زن و خانواده عموما با رویکرد "پاسخ به شبهات" است. گویی هیچ مسأله عینی و واقعی در زندگی و خانواده جامعه ایرانی وجود ندارد و فقط عده ای جوان جاهل و سست ایمان بر اثر تبلیغات مسموم رسانه ها دچار سوالات و شبهاتی شده اند و البته منتظرند تا ما از راه برسیم و با استدلالاتی متقن ذهن غبار آلوده آنان را به نور معارف ناب اسلامی روشن کنیم.
"رجزخوانی" دومین شکل برخورد ما با موضوع زن و خانواده است. اینکه "این غربیهای بی ناموس زن را تبدیل به کالا کرده اند و بنیان خانواده را فروپاشانده اند و این شرقی های متحجر زن را در پستوخانه حبس کرده اند و ما آمده ایم تا او را نجات دهیم" درست است، اما به هیچ وجه این نحو رجزخوانیها متعرض مسائل حقیقی درباب موضوع زن و خانواده نمی شود. حتی گاهی به فمینیستها نیش و کنایه می زنیم که: ما فمینیست تریم! و هر چه شما دارید اسلام بهترش را دارد! برای اطلاع بیشتر از اینگونه رجزخوانیها اینجا و اینجا را مطالعه کنید.
"بازی با مشهورات" و "کلی گویی" نوع دیگر مواجهه ما با مساله زن و خانواده است. تا به حال این جملات را چند بار شنیده اید که : "به هر حال زنان نیمی از جامعه را تشکیل می دهند" ، "نهاد خانواده مهمترین نهاد اجتماعی در اسلام است" ، "در عالم غربی زن برای سوژه مدرن، ابژه می شود!" (البته این آخری را فکر نمی کنم شنیده باشید!)
حال به عنوان مثال و از میان صدها مسأله مربوط به زن و خانواده یک مسأله را طرح می کنم و خیلی دوست دارم دوستان جامعه شناس و عالم دینی به این مسأله فکر کنند و اگر پاسخی داشتند بنده را در جریان بگذارند:
من یک مدیر دولتی در جمهوری اسلامی هستم و دغدغه حفظ بنیان خانواده دارم و البته ولایت پذیر هم هستم اگر خدا قبول کند! البته به کارآمدی اداره تحت نظرم هم فکر می کنم. می خواهم پنج هزار نفر را در اداره استخدام کنم. نوع کار هم نه ذاتا زنانه است و نه مردانه. آیا یک آزمون ورودی برگزار کنم و بدون در نظر گرفتن جنسیت، افراد دارای امتیاز بالاتر را استخدام کنم؟ در این صورت ممکن است بسیاری از افراد استخدام شده زنان باشند که به حصر عقلی به سه گروه تقسیم می شوند:
1- مادران دارای فرزند:
مادری که مثلا دو فرزند دارد و باید وقت و انرژی خود را برای تربیت آنها صرف کند، آیا می تواند صبح تا بعدازظهر در اداره دولتی مشغول باشد و در ترافیک تهران یا با مترو یک ساعت هم سرپا در راه باشد و حوالی غروب به خانه برگردد و با حوصله برای فرزندش وقت بگذارد و او را تربیت کند؟ بهتر نیست برای حفظ بنیان خانواده از استخدام آنها صرف نظر کنم؟
2- زنان متأهل بی فرزند:
اگر زنان متأهل بی فرزند را استخدام کنم آنها نیز دیگر تمایلی و توانی برای بچه دار شدن و تربیت او نخواهند داشت. زیرا جمع این دو، یعنی کار در اداره و بزرگ کردن نوزاد، تقریبا محال است. پس بهتر است بچه دار نشوند. در این صورت جمعیت پیر می شود و آن وقت داد حضرت آقا بلند می شود که زاد و ولد کم است! فکری بکنید! ممکن است بگویید: خوب اداره دولتی می تواند به زنان باردار و بچه دار مرخصی ویژه بدهد. که در آن صورت می گویم مگر درازگوشی مغز مرا خورده که دائما به کارمندان زنم مرخصی های شش ماه و یک ساله بدهم؟! مرد استخدام می کنم و خلاص!
3- زنان مجرد و دختران:
اگر دختران و زنان مجرد را استخدام کنم و ماهیانه هشتصد هزار تومان به آنها حقوق بدهم و همه مزایایی که به کارمندان مرد می دهم به کارمندان زن هم بدهم و در عین حال زنان متأهل را استخدام نکنم، آن وقت به تدریج دختران جامعه ما با خود نمی گویند: مگر دراز گوشی مغز مرا خورده که ازدواج کنم و خودم را از همه فرصتهای پیشرفت اجتماعی و اقتصادی محروم کنم و کهنه بچه بشورم؟! آن هم در شرایطی که در و دیوار زنان را به حضور موثر در جامعه و در مرکز بودن تشویق می کند! اگر آنها را استخدام کنم سن ازدواج بالا نمی رود؟ فساد زیاد نمی شود؟ داد علما و مومنین بلند نمی شود؟
البته من یک مدیر دولتی هستم و به من ربطی ندارد که زنانی که در خانه می مانند چکار باید بکنند غیر از تلویزیون دیدن؟! و آیا زنی که جز تلویزیون دیدن و ظرف شستن و غذا درست کردن کار دیگری در خانه نمی کند آیا زن مطلوب جامعه اسلامی است؟ این هم برای خودش یک مسأله ایست که باید به آن فکر کرد!
پی نوشت:
پیام اخیر آقا به کنگره 7000 زن شهید است. زنانی که در مقطعی(دفاع مقدس) "تکلیف خود" را انجام داده اند و به درجه شهادت نائل شده اند. آیا زنان شهید می خواستند فرصتهای اجتماعی به طور یکسان میان زنان و مردان تقسیم شود؟ و "ساختارهای اجتماعی" بر مبنای تساوی زن و مرد شکل بگیرد؟
- ۹۱/۱۲/۲۹
ضمنا این "تکلیف" را چه چیزی روشن میکند ؟ چه بسیار خواهرانی که به اسم همین "تکلیف" مشغول کار در خبرگزاری ها و نشریات و موسسات فرهنگی اند .