گفتمان سازی یا گفتمان بازی
ساعت 12 شب جمعه 24 خرداد / جلوی درب هیئتمان / گفتگوی من با یک بچه حزب اللهی هم هیئتی
من: به کی رای میدی؟
او: یا قالیباف یا ولایتی
من: چرا به جلیلی رای نمیدی؟
او: از گفتمان بازی خسته شدم!
من: منظورت اینه که گفتمان نون و آب نمیشه؟
او: نه، منظورم اینه که فقط شعار دادیم "عمل" نکردیم.
من: خوب شعارها نشون دهنده تفکره و سیاستها هم طبق تفکر تنظیم میشه. وقتی کسی شعار تنش زدایی برای توسعه میده یعنی میخواد با کشورهای دنیا به خاطر منافع اقتصادی ارتباط برقرا کنه و کسی که شعار استکبارستیزی یا مقاومت میده میخواد از پتانسیل(همون ظرفیت!) مادی و معنوی کشورهای آزادیخواه برای مبارزه با نظم ظالمانه بین المللی استفاده کنه. همینطور شعار ساده زیستی و مبارزه با اشرافی گری و...
او: اینا درست! اما هشت سال قبل هم یه نفر همین شعارها رو داد، اما تنیجه ش این شد.
من: چی شد؟
او: همین دیگه. تورم و بی ثباتی قیمتها، روابط خارجی ضعیف، بی اخلاقی و جریان انحرافی و مشایی...
من: میرحسین موسوی هم چهار سال پیش همین حرفارو می زد. چرا به اون رای ندادی؟
او:چون اونا میخاستن زیرآب نظام و ولایت فقیه رو بزنن! مگه ندیدی چه فتنه ای راه انداختن!؟ خوب اگه یه نفر خطا کرد دلیل نمیشه که شعارهاش هم اشتباه باشه.
من: آفرین! منم درباره احمدی نژاد میخام همینو بگم. اصلا بی خیال احمدی نژاد و موسوی. چرا حالا میخای به قالیباف یا ولایتی رای بدی؟
او: قالیباف مدیر خوبیه، تجربه ش تو شهرداری نشون داده کارآمده. ولایتی هم مشاور آقاست، سیاست خارجیش هم خوبه.
من: میدونستی بیشتر شعارهاشون شبیه روحانی و هاشمیه؟ بهبود دیپلماسی و آشتی با دنیا و توسعه اقتصادی و ثبات قیمتها و رفع تورم.
او: خوب؟
من: به نظرت این شعارا با اهداف انقلاب و منویات آقا جمع میشه؟
او: اگه میخوای بگی مثلا قالیباف جلوی آقا وا میسته یا به آمریکا باج میده باید بگم که نخیر، چون اولا قالیباف ولایت پذیره دوما تو سیاست خارجی نظام خط قرمزهایی داره که هیچ کس نمیتونه ازش عبور کنه.
من: خوب پس چرا به روحانی رای نمیدی؟ روحانی هم بارها به آقا ابراز ارادت کرده و نمیتونه از خط قرمزهای نظام عبور کنه.
او: چون قالیباف اصولگراست!
من: اگر اصولگرایی اینه که میگی، امیدوارم هیچ وقت اصولگراها حاکم نشن!
-------------------
این را می گویم و از هم خداحافظی می کنیم و من در فکرم که هشت سال فرصت گفتمان سازی آن چنان از دست رفت که من شب انتخابات نمی توانم یک بچه حزب اللهی احمدی نژادی را برای رای دادن به گفتمان مقاومت قانع کنم.
هشت سال اصولگرایان در جهت گفتمان رقیب بازی کردند و احمدی نژاد و گفتمانش را کوبیدند. جریان انحرافی و حواشی دیگر دولت، وارد متن رسانه ها شد. جهان نیوز زاکانی یک جور، خبرآنلاین لاریجانی یک جور، الف توکلی یک جور، تابناک محسن رضایی یک جور دیگر و 55 سایت تبلیغاتی دکتر قالیباف هم جور دیگر و قص علی هذا!
یکی اقتصادش را رابین هودی خواند و دیگری سیاست خارجیش را زیر سوال برد و از ضرورت آشتی با دنیا حرف زد و آن دیگری مطرح کردن دو سوال درباره هلوکاست را ماجراجویانه توصیف کرد و آن یکی مقاله نوشت و پایان دوقطبی احمدی نژاد-هاشمی را جشن گرفت و اسم مقاله اش را گذاشت: پایان سلیطه گری سیاسی! لمس مادر پیر چاوز توسط احمدی نژاد، نقل محافل شد و رگ غیرت متشرعین و اصولگرایان بیرون زد. اختلاص سه هزار میلیاردی هم ناگهان از دل نظام بانکی فاسد سربرآورد.
ای بخشکد ریشه بورس و بانک و بیمه که به قول حسن عباسی هر چی می کشیم از این سه تاست!
اما از اینها گذشته نقش باند قدرت و ثروت در زمین زدن گفتمان مقاومت و بالا آمدن گفتمان رفاه و ثبات بی بدیل بود. شاهدش پایین آمدن نرخ ارز بعد از ثبت نام هاشمی و پایین آمدن قیمت طلا و بهبود شاخص بورس بعد از رای آوردن روحانی!
و در این میان هاشمی خوشحالتر از همه که پیش بینیهایش(بخونید برنامه هایش) دارد محقق می شود.
من از اعضای حلقه انحرافی نیستم! اما به نظرم آه احمدی نژاد دامن اصولگراها را گرفت! البته خود احمدی نژاد هم با لجاجت و حاشیه سازی برای خودش زمینه حملات را فراهم کرد. او هم در باز گذاشتن دست کسان و اطرافیانش کم نگذاشت.
از آنجایی که نمی خواهم به توهم توطئه متهم شوم نمی گویم که حدس می زنم هاشمی در میان دولتی ها و اصولگرایان احتمالا نفوذی داشته است و همچنان سعی می کنم وقایع را گفتمانی تحلیل کنم. اما این را چطور تحلیل کنم که بعد از اعلام نتایج انتخابات سایت الف به نقل از توکلی می نویسد: دوران جبران آسیبهای هشت ساله آغاز شده است!
الان ساعت دو و نیم نصف شب 26 خرداد است و حسن روحانی رئیس جمهور ما شده است. ما فعلا باید لبخند بزنیم و به اکثریت احترام بگذاریم. هر چند این انتخابات هم برکات بسیاری برای انقلاب و نظام داشت. از جمله اینکه چشم دشمنان و فتنه گران و مدعیان تقلب را برای همیشه کور کرد و با توجه به رای آوردن روحانی حزب اللهی ها را بعد از هشت سال بی رقیبی و بی رمقی فعال و با انگیزه خواهد کرد!
پی نوشت:
1- احمقانه ترین تحلیل درباره علت پیروزی روحانی، این است که بگوییم اصولگرایان نزدیک به انتخابات روی یک کاندیدا اجماع نکردند!
2- این را یادم رفت بگویم که فرصت هشت ساله دانشگاه علامه طباطبایی هم به باد رفت و خاک عالم بر سر حجت الاسلام دکتر حاج آقا و امثال او که با تحجر و خشک مغزی مثال زدنیشان راه را برای رقیب هموار کردند. احتمالا شاهد برقراری فضای باز در دانشگاه خواهیم بود منتها با مدیریت حضرات اصلاح طلب معتدل! و همه آنانی که محاسن بر صورت دارند باید نسبت به فضای امنیتی دانشگاه در 8 سال گذشته پاسخگو باشند!
- ۹۲/۰۳/۲۶
- هر چقدر تلاش میکنم تا یک نقطه مشترک بین آقای روحانی و انقلاب پیدا کنم تا انگیزه کمک کردن به ایشان را داشته باشم چیزی عایدم نمیشود . آخر چطور با کسی که مقاومت را فقر داخلی و تحقیر خارجی میداند میشود سر یک سفره نشست!
- آن هایی که از ائتلاف نکردن (بخوانید قربانی نشدن) همه اصولگرا ها به پای آقای قالیباف شاکی اند از رفتن حضرت شریعتی هم به شدت ناراحت و معتقدند که قدر ایشان را ندانستیم!
- تحلیلم از دولت آقای روحانی این است که از آنجایی که ایشان اصلاح طلب نیست باید در دولتش مواضعی بگیرد که برادریش را به اصلاح طلبان اثبات کند لذا این منجر به اصطکاک جدی با حاکمیت خواهد شد و دولت ایشان شاید به پایان راه نرسیده از درجه اعتبار ساقط شود!
- سید حسن نصر الله برای روحانی پیام داده. دیشب جمع کثیری از هواداران ایشان نه غزه نه لبنان سر میدادند.
- مایلم نام دولت ایشان را دولت تناقض و تردید بنامم! ایشان بین خواست های اصلاح طلبان و کارگزارانی ها و حاکمیت و رسالت دولت انقلاب اسلامی و... دچار تناقضات و تردید های فراوانی خواهد شد.